من و زندگی
من و زندگی

من و زندگی

می رویم ...

داریم میریم ...خیلی دور اما نزدیک ...بازم دو تایی داریم چمدان میبندیم برای رفتن ...جائی که فقط تو باش و من ...جایی دور اما نزدیک که هیچکس حتی ما دو تا را نمیشناسد...حتی ناممان رو نمیداند ...میرویم درست مانند سه ماه قبل با هم دست در دست هم ...جایی که عاشقانه دوستش دارم...در این سفر میخواهم از تو سیراب شوم ...دوستت دارم عزیزترینم...دوستت دارم همه ی امیدم...من تو را بی بهانه بدون هیچ منتی دوست دارم ...عاشقانه هایم فقط برای توست نازنینترینم،مهربانترینم ...