نمی دونم چمه ...الان چندین ماهه یه درد رو تو سینه ی راستم حس میکنم و این درد الان به معده ام منتقل شده ...تمام بدنم درد میکنه ...وقتی بهت میگم و میبینم تو فکر فرو رفتی ، وقتی میگی بریم دکتر و من از ترس که نه از اینکه چیزی بهم بگه و زندگی و روزهای تو خراب شه ترجیح میدم دردامو تحمل کنم...5 سال منتظر این روزها بودم که کنار تو باشم الان که بهم رسیدیم،الان که با همیم این دردهای لعنتی و وحشتناک امونمو بریده ...خدایا به خودت پناه میبرم...
دوست داشته باشید،عاشق باشید و عاشقانه زندگی کنید...